بیدار شدم.ساعت ۸ صبح بود و طبق معمول جین نبود.اون اصلا هیچ وقت نیست.بیشتر توی توره و فقط ویدیو کال میگیره هر وقتم میاد اینجاهمش خسته اس اه از این زندگی خسته شدم خستهههههههه
تو عالم فکرام بودم کع یهو گوشیم زنگ خورد
رفیقم میا بود.این دختر به قدری خراب بود که اگع دو روز پیداش نکنی زیر یه پسر تو کلاپا میتونی پیداش کنی واسه همینم جین نمیزاشت باهاش بگردم.جواب دادم.
₩های چطوری؟
@سلام خوبم چیزی شده؟
₩بیا به این ادرسی کع میگم
@چی؟
₩فقط بیا
قطع کرد
اون ادرسه یه کلاپو واسم فرستاد ولی خب جین نمیزاشت.با خودم گفتم جین اینجا نیس الانم که چینه تا ۲ روز دیگه نمیاد.من ارایش نمیکردم و جینم میگفت تو بدون ارایش خوشگل تری واسه همین خیلی کم اونم تو خونع ارایش میکردم.الانم یه ارایش ملایم کردم و یه لباس خیلی سکسی پوشیدم و رسیدم تو کلاپ.من ادم بی جنبه ای بودم و اگع ۲ تا شات مشروب میخوردم باید پشتش ۲ تا بطری ام بخورم.رفتم داخل و دیدم میا عین همیشه سعی میکنه مخ یه پسرو بزنه.بیخیال شدم و دوباره ۲ تا بطری کامل مشروب خوردم.
وسط اون حال خراب یه پسر که از وقتی وارد شدم داش منو با چشاش میخورد اومد سمتم و دم گوشم گف:اممممم.....(و لیسی از گردنم زد)خوشگله نظرت چیه امشبرو بهم حال بدی خودتم حال کنی؟
@من دوس پسر دارم
$چع اهمیتی داره وقتی اینجا نیس؟
@گمشو اونور
$اِاِاِ نشدا
@اون دهنه کثیفتو ببند
$من هوسانگم تو؟
@به تو چ؟
بلندم کرد و منو برد تو یکی از اتاقا منو رو تخت انداخت و خودش به طرف در داشت پیراهن و کتشو در میاورد.
میدونستم اگع نقشه ی تو سرمو عملی کنم قطعا جین کلمو میکنع ولی حد اقل اینه کع باکرگیمو نجات میدادم.سریع گوشیمو از تو جیبم در اوردم و شماره ی جینو گرفتم.بدون بوق جواب داد بلند داد زدم:جین من تو کلاب(اسم کلاپ رو میگی)هستم و یه اشغال میخواد بهم تجاوز کنع
&ا/ت تو داری چی می....
بقیه ی حرفشو نفهمیدم چون هوسانگ گوشی رو ازم گرفت و قطع کرد.با به یاد اوردن اینکه جین الان تو چینه و نمیتونه هیچ کاری کنع به خودم لعنت فرستادم.هوسانگ منو به دیوار چسبوند و کم کم نزدیکم شد به طوری کع نفساش با صورتم برمیخورد که یهو در با صدای بدی باز شد.هوسانگ عقب رفت که ببینه کیه.با دیدن جین نمیدونستم ناراحت باشم یا خوشحال باشم.جین به طرف هوسانگ رفت و یقه اشو گرفت تو دستاش و به سمت تراس کشوند بین راه گفت:ببینم دسرسی به مال مردم لذت بخشه؟
و هوسانگ رو به میله ها فشرد و گفت:اگع یه باره دیگه فقط یه باره دیگه دور و بر دوس دخترم ببینمت خودم میکشمت فهمیدی؟
هوسانگ سرشو به معنی بله تکون داد و کتشو ورداشتو و دِ بدو در رو
خیلی ترسیدم.۱۰۰ درصد مطمعنم جین امشب کاره خودشو میکنع.چندبارم بهم گفت ولی من قبول نکردم.امشب کارو خودشو میکنه.
دسته منو محکم گرفت و کشوندم سمت ماشین.با سرعت خیلی بالایی میروند.به خونه که رسیدیم دوباره دستمو گرفتو کشوندم برد تو اتاق.منو رو تخت انداخت و کتشو در اورد.من واقعا میخواستمش.لباشو به لبام چسبوند و بوسه خیس و اروم ولی عمیقی رو شروع کرد.تو همین بین اون لباس منو در اورد منم لباس اونو وقتی از لبام دل کند رفت سمت گوشم و گفت:اخع لعنتی من تو با این لباس رفتی اونجا....خب معلوم هر مردی ببینتت تحریک میشع
+ببخشید جینا حوصله ام سر رفتع بود
&ای جانم پرنسس من
لاله ی گوشمو گاز گرفت و شروع به مارک کردن گردنم کرد.منم فقط ناله میکردم و به موهاش چنگ میزدم بعد از اینکه از گردنم دل کند رفت سمت سگک سوتینم و اونو باز کرد و سوتینمو به نا کجا اباد پرت کرد.واقعا دیگه نمیتونستم صبر کنم موهاشو گرفتم و به سمت سینهام کشوندم.یکی رو کرد تو دهنشو و اون یکی رو تو ستش گرفت بعد از اینکه از کبودی کامل سینه هام مطمئن شد از روم پا شد.زود تر از اون رو زانو هام نشستم و زیپ شلوارشو باز کردم و با باکسترش پایین کشیدم.عضوش واقعا بزرگ شده بود و این باعث میشد هر لحظه بیشتر عاشقش بشم.عضوشو تو دستام گرفتم و بعد به سمت دهنم بردم.حدودا ۵ دقیقه واسش ساک زدم تا اینکه تو دهنم خالی شد.همه ی کامشو قورت دادم.جین منو بلند کرد و رو تخت دراز کش کرد و روم خیمه زد.شورتمو در و اورد و دستشو رو عضوم گذاشت و مالید.بعد از چند دقیقه یهو انگشته فاکشو توم کرد.من باکره بودم و درد داشت واسم واسه همین نالیدم:اهههه.....ددیییییی......درش بیار درد داره.......آیییییییی
&هی بیب دردش فقط چند ثانیس باید اماده بشی
@اههههههه.......درد داره ددییییییییییی
&درد دیکتم که بیشتره
و لبامو بوسید.دستامو پشت گردنش حلقه کردم.درد کم کم جاشو داشت با لذت عوض کرد.همینطور ناله میکردم که یهو دیکشو تا اخر واردم کرد
جیغ کشیدم:اههههههه......ددیییییییی.......من باکره اما......اروم تررررررر
&اِ بیب ببخشید.
دیکشو از توم در اورد و با یه دستمال دیک خونی خودشو و عضو منو پاک کرد.
دوباره واردم کرد و شروع به ضربه زدن کرد که داخلم خالی شد.بلاخره ماله اکن شد.
کنارم دراز کشید و ملافحه رو روی هر دوتامون انداخت.
&بیب حالا با اون نی نی تو دلت ۹ ماهی باید پیشت باشم.
چشمام برق زد و گفتم:تو بهترینی جین
&تو ام همینطور پرنسس من و خوابیدیم.
اینو من توی سایت وانشات لند هم داده بودم به ادمین تا بزاره گفتم بدونید که باز منو نکشید